اینکه لباسهایمان اطلاعات زیادی در مورد ما به دیگران میدهند خبر جدیدی نیست. لباسها و نوع پوشش ما میتوانند راجع به شغل، نوع تفریحات، آرزوها و هدفهایمان اطلاعاتی را در دسترس افرادی که روزانه با آنها در ارتباطیم قرار دهد. دکتر Jennifer Baumgartner در کتاب ” تو، آنچه میپوشی هستی.” به طور مفصل راجع به ارتباطات عمیق و گسترده بین پوشش و شخصیت و روانشناسی صحبت میکند. دکتر بامگارتنر میگوید: “خرید کردن از انگیزههای درونی مانند احساسات، فرهنگ و تجربیات نشات میگیرد.”
به کمک توصیه های دکتر بامگارتنر، در این مقاله سعی میکنیم برای کنترل کردن دید دیگران نسبت به ما و مهم تر از هرچیز، نوع دیدمان نسبت به خودمان نکاتی اساسی را مورد بررسی قرار دهیم.
دکتر بامگارتنر میگوید :”آمریکاییها از لباسها به عنوان یک شاخص برای نشان دادن موقعیت اقتصادی و اجتماعی استفاده میکنند چون دیگر دوران طبقه بندی مردم با توجه به نسبت انها با خانواده اشرافی گذشته است و نوع پوشش از قویترین ابزار برای نشان دادن طبقات اجتماعی است. وقتی سیستم خاص و مشخصی وجود ندارد، مردم سیستم خودشان را میسازند! سیستمی برای نشان دادن طبقهای که به آن تعلق داریم، یا حداقل این طور فکر میکنیم. برای مثال نگاهی به برنامه “the real housewives” بیاندازید. آنها در حالی که از لوگوها و نام دیزاینرها برای مشخص کردن قدرتشان استفاده میکنند، در بحث ها و درگیری ها از به کار بردن آنها به عنوان سلاح هایی برای کوبیدن یکدیگر واهمه ای ندارند!”
متاسفانه آیتم خاصی وجود ندارد که با استفاده کردن از آن “موفق” به نظر برسیم، اما آیتم هایی هستند که در ساختن تصویری خوب و قوی در ذهن دیگران میتوانند تاثیر گذار باشند: پبراهن ساده مشکی-the little black dress– بلیزر و کفش پاشنه دار. آیتمهای کلاسیک، درس خود را در طول تاریخ پس داده اند. آنها برخلاف بسیاری از آیتمهای دیگر در طول تاریخ دوام آورده اند؛ پس میتوانید از آنها مطمئن باشید. چه چیزی یک آیتم کلاسیک را کلاسیک میکند؟
این آیتمها کارایی بسیاری دارند و برای گروههای سنی و اندام های مختلف مناسب هستند. این آیتمها به این دلیل کلاسیک هستند که بی توجه به آنکه شما چه کسی هستید، تاثیر خود را روی بیننده میگذارند.
از طرف دیگر، آیتمهای مشخصی وجود ندارند که شما را ناموفق نشان بدهند. هر نوع استایلی که برای آن وقت گذاشته نشود، میتواند تاثیر منفی روی دید دیگران نسبت به ما بگذارد. دکتر بامگاتنر راجع به بدترین نوع پوشش میگوید: ” بدترین نوع لباس پوشیدن ان نوعیست که بی توجه به سن، موقعیت و اندام باشد. به طور کلی؛ پوششی که سعی داشته باشد شخص را از چیزی که واقعا هست دور کند و یا آن را قایم کند، تاثیر منفی روی دید دیگران میگذارد و به نظر غیرحرفهای میآید.”
در مطالعه ای که در سال 2012 توسط دانشگاه northwestern انجام شد، موضوعی به نام “ادراک پوشانده شده” مورد بررسی قرار گرفت. محققان این موضوع را به این شکل تعریف میکنند : “نظامی از تاثیراتی که نوع پوشش و لباس ها، روی پروسه فکری و روانی فرد میگذارند.” به این معنی که لباس ها روی خود ما چه تاثیری میگذارند،نه دیگران.
محققان در طول این آزمایش ارتباط پوشش و شخصیت ، به دو گروه روپوشهای سفید یک شکل دادند. این روپوش ها به یک گروه، به عنوان روپوش پزشکی و به گروه دیگر به عنوان روپوش نقاشی داده شد. هر دو گروه در ادامه مشغول انجام دادن کارهایی شدند که محققان از آنها خواستند. در طول این آزمایش، افرادی که فکر میکردند روپوش پزشکی به تن دارند، کارها را با دقت و جدیت بیشتری انجام میدادند! وقتی نوع پوششمان رو عوض میکنیم، حس درونی ما نیز همراه با آن عوض میشود؛ به همین دلیل است که بازیگران با پوشیدن کاستوم و لباسهای آن نقش، قادر به ارائه اجرای بهتری هستند.
با توجه به این تحقیق در زمینه پوشش و شخصیت، به نتیجه میرسیم که به جای انتخاب کردن لباسهایمان با توجه به آنچه احساس میکنیم، باید با توجه به حسی که “میخواهیم داشته باشیم” پوشش خود را انتخاب کنیم! کدام لباسها باعث میشوند احساس جذاب و یا قدرتمند بودن را داشته باشید؟ هیچگاه این نکته مهم را فراموش نکنید که نوع پوششتان علاوه بر فرستادن سیگنال به اطرافیان، با خود شما نیز صحبت میکنند!
دکتر بامگاتنر در کتاب خود به تعدادی از مشکلهایی که افراد با کمد لباس و نوع پوشش خود دارند اشاره میکند:
-اگر شما تمام لباس هایی که تا به حال داشتید را نگه میدارید، شاید به این آیتمها از نظر احساسی وابسته اید و به این صورت به خاطرهها و گذشتهتان به گونهای چنگ میزنید. بهتر است قانون طلایی را اعمال کنید، از شر دو تا از سه لباستان خلاص شوید؛ هرچیزی که خیلی بزرگ، خیلی کوچک،قدیمی و یا پاره است.
-اگر شما فقط رنگهای خنثی میپوشید و از اکسسوریها استفاده نمیکنید، شاید دچار روزمرگی شدهاید و از جلب توجه کردن گریزانید. بهتر است سعی کنید با قدمهای کوچک، کمی از روتینهایتان فاصله بگیرید. برای مثال، از راهی جدید به دانشگاه، سر کار و یا خانه بروید.
-اگر شما لباسهای بسیار اورسایز میپوشید؛ شاید دیدی که نسبت به بدن خود دارید، بسیار متفاوت از آنچه دیگران میبینند باشد. بهتر است دوستی صادق را با خود به خرید ببرید و نظر او را راجع به اینکه چه چیزی بهتان می آید را بپرسید. سعی کنید به جای اهمیت دادن به سایزها و اعداد؛ لباسی را ترجیح دهید که واقعا اندازه شماست.
-اگر شما جوانتر و یا پیرتر از سنتان لباس میپوشید؛ شاید سعی دارید سنی را که واقعا فکر میکنید در آن هستید را به دیگران نشان دهید و این نوع پوشش، با پوششی که جامعه برای افرادی به سن شما تعریف کرده است مغایرت داشته باشد. بهتر است تمرکز را بر روی اهداف خود بگذارید.
برای مثال اگر برای اینکه در محل کار جدیتر گرفته شوید، لباسهایی میپوشید که شما را مسنتر نشان دهند. به جای این کار، تمرکز و انرژی خود را روی ترفیع گرفتن بکنید. اینگونه به صورت ناخوداگاه به احترامی که دوست دارید از سمت همکارانتان دریافت کنید، میرسید. اگر دوست دارید جوان تر از سنی که دارید نشان بدهید، میتوانید فعالیتهای فیزیکی خود را بیشتر کنید. مثلا به صورت مداوم به سالن های ورزش، گردش و سفر بروید.
–اگر شما همیشه لباس کار به تن دارید؛ شاید ارزشی که برای خود قائل هستید مساویست با کاری که انجام میدهید و به همین دلیل، با ایجاد کردن فضای کار در هر زمان، حتی از طریق لباسهایتان، دوست دارید احساس کنید انسان مهمی هستید و به خود حس خوبی داشته باشید. بهتر است استعدادهای خارج از حیطه کاری خود را پیدا کنید.
-اگر شما فقط لباسهای لوگودار از دیزاینرهای مشهور میپوشید؛ شاید فکر میکنید میتوانید با نشان دادن ثروتتان، رفتار خوب مردم را خریداری کنید. بهتر است خود را به لباسهای بدون لوگو عادت دهید تا متوجه بشوید شخصیت شما فراتر از لیبل و لوگو هاست.
-اگر شما مادری هستید که در لباس های “مادرانه” (اصطلاحی استفاده شده توسط انگلیسی زبانان برای لباس های راحتی،لباس هایی که ظاهر زیبا ندارند و صرفا راحت هستند و توسط مادران بعد از زایمان پوشیده میشوند.) خود زندگی میکنید؛ شاید بر طرف کردن نیاز خانوادهتان را به نیازهای خود ترجیح میدهید. بهتر است زمان بیشتری را صرف رسیدن به خود بکنید، به یاد داشته باشید که “وقتی مادر خوشحال نیست؛هیچکس خوشحال نیست!”
آیا مشکلی در این لیست هست که شما درگیرش باشید؟!