مد پایدار جنبشی است که در جهت کاهش آلایندههای صنعت فشن فعالیت میکند و سعی دارد زیانهای آن را کمتر کند.
بیش از 300 میلیون نفر در سراسر جهان، در صنعت 1.3 تریلیون دلاری پوشاک در حال کار کردن هستند. تولید پنبه، هفت درصد از مشاغل مردم در کشورهای کمدرآمد را تشکیل میدهد. در 15 سال گذشته، تولید پوشاک دو برابر شده است. عواملی مانند رشد جمعیت طبقهی متوسط، فستفشن، بالا رفتن سرعت تغییر ترندها و افزایش تعداد کالکشنهایی که هرساله ارائه میشوند، بر این روند تاثیرگذار هستند. تغییرات آب و هوا و جایگزینی سوختهای فسیلی از عواملی هستند که به ما هشدار میدهند باید سیاستهای خود را تغییر دهیم و سریعتر به سمت مد پایدار قدم برداریم.
این روزها «مد سبز» به یک ترند تبدیل شدهاست؛ اما چند دهه قبل تنها یک نوع مد وجود داشت و آن هم «مدخطی» و ناپایدار بود.
پایداری به عنوان پیشرفت در تامین نیازهای زمان حال بدون قمار کردن بر سر نیازمندیها و مایحتاج نسلهای آینده تعریف میشود. بر اساس این تعریف، مدی که کمترین آسیب را حین پروسهی طراحی، تولید و مصرف در بر داشته باشد، «مد پایدار» یا «مد سبز» مینامیم. هرچند، عدهای عقیده دارند که تعریف پایداری در فشن کار سختی است؛ چون مفاهیم زیادی را در بر میگیرد. مواردی که مد سبز آنها را شامل میشود: افزایش عمر پوشاک، استفاده از مواد بازیافتی، استفاده از الیاف طبیعی، تعمیر و رفو کردن لباس، کاهش میزان آب مصرفی، افزایش دستمزد کارگران و...
مد اخلاقی علاوه بر محیط زیست، بر روی تاثیرات اجتماعی صنعت فشن نیز سرمایهگذاری میکند. این مد، تمرکز خود را بر روی کار کودکان، دستمزدها، سلامت و امنیت و همچنین کار اجباری در صنعت میگذارد. قوانین کار تنها مواردی نیستند که فشن اخلاقگرا به آنها میپردازد. فشن اخلاقی از قوانین نیز فراتر میرود و تلاش میکند آگاهی مردم را نسبت به رفتار عادلانه با کارگران و حیوانات بیشتر کند. در سیاستها و ارزشهای مد پایدار، زندگی انسانها و محیط زیست اهمیتی بیشتری نسبت به سودهای تجاری دارد. سازمانها در جهت تشکیل محیطهای کار آبرومند و امن برای کارگران تلاش میکنند. علاوه بر تشکیلاتی که در این راستا فعالیت میکنند، گروهی که به عنوان «مصرفکننده» شناخته میشوند نیز نقش مهمی در روند پایداری ایفا میکنند. آنها باید ارزشهای جدید را بپذیرند و قبول کنند که نیاز نیست هر شش ماه یکبار تمام لباسهای کمد خود را تغییر دهند!
مد خطی شامل سه مرحلهی مهم میشود: برداشت (درو کردن متریال خام مانند پنبه)، ساخت (پروسهی تولید پوشاک) و هدر دادن (پوشیدن و در پی آن دور انداختن لباس). مفهومی کاملا مخالف با مد پایدار!
فستفشن، به عنوان یک الگوی تجاری حکمفرما در صنعت فشن، مقادیر بسیار زیادی از منابع طبیعی را در جهت تولید لباسهای ارزان قیمت صرف میکند. کارگرانی که در روند تولید این لباسها دخیل هستند، دستمزدهای بسیار کمی دریافت میکنند و شرایط کاری نامطلوبی دارند. عرضهی لباسهای ترندی و ارزان قیمت توسط برندهای فستفشن، لباس را از یک کالای پایدار، به یک کالا در اقلام خرید روزانه تبدیل کرده. مصرفکنندگان، خرید کردن در راستای تغییر کمد لباس خود را هیجانانگیز میدانند. در نهایت، این البسه برای مدت کوتاهی پوشیده شده و خیلی زود از چرخهی مصرف خارج خواهند شد. زارا، اچ اند ام (H&M)، بوهو و فشن نوا از مخربترین برندها هستند. برخی از این برندها مانند اچ اند ام (H&M)، به دلیل فشار بسیار زیادی که از سمت مشتریان دوستدار محیط زیست به آنها وارد میشد، کمی به سمت مد سبز قدم برداشتند.
مد پایدار همزان با جنبش زیستشناسی مدرن آغاز شد. علت اصلی شروع این جنبش، کتاب علمی «بهار خاموش» نوشتهی ریچل کارسون- زیست شناس آمریکایی- بود که در سال 1962 منتشر شد. تمرکز اصلی این کتاب بر روی آلودگیهای وابسته به استفادهی بیرویه از مواد شیمیایی و تاثیرات آنها بود. این مسئلهی مهم، امروزه نیز پابرجاست. روشهای تولید صنعتی، تاثیرات مخربی روی سلامت کارگران و محیطزیست دارند.
در اوایل قرن 19 و با آغاز انقلاب صنعتی، تکنولوژیهای جدیدی پدید آمدند. با اختراع ماشین بخار و پیشرفت در روند کاری کارخانهها، همهچیز میتوانست سریعتر و بیشتر تولید شود. به عنوان مثال، چرخ خیاطی ابزاری بود که به تولید هرچه سریعتر لباسها کمک شایانی کرد. صنعت پارچه اولین صنعتی بود که از روشهای نوین تولید در آن استفاده شد.
ایدهی مد سبز در اوایل دههی 60 میلادی شکل گرفت. به لطف جنبشهای متشکل از گروه مردمان سرکش مانند هیپیها، استفاده از مواد و متریال طبیعی در بین مردم بسیار محبوب شد. مد پایدار با کمک جنبش پانک-راک، در دههی 70 و 80 هم ادامه پیدا کرد. محوریت آن، لباسهای وینتج و دست دوم بود. رودیکا اوزاک، یک کارمند بانک 60 ساله گفت که در دههی 70 و 80 اگر میخواستید مطابق مد روز لباس بپوشید، باید خودتان لباسهایتان را درست میکردید. «رومانی در دههی 70 و 80 یک کشور کومونیست بود. ما به جز لباسهایی که در داخل کشور وجود داشت، انتخابهای دیگری نداشتیم. پس برای اینکه مطابق مد روز لباس بپوشیم، خودمان لباسهایمان را دوختیم و برای این کار از چرخ خیاطی استفاده کردیم. البته در اکثر موارد به جای استفاده از پارچهی جدید، به سراغ لباسهای پدران و مادرانمان میرفتیم و آنها را مطابق مد تغییر میدادیم.»
اگر دو کلمهی «آینده» و «فشن» را در موتورهای جستجوگر کنار هم سرچ کنیم، با خیل عظیمی از مطالب درمورد پرینترهای سه بعدی، تکنولوژی پوشیدنی و تجارت آنلاین رو به رو میشویم؛ در حالی که به پایداری تنها اشارهی کوچکی میشود. با این حال، مد سبز آیندهی روشنی دارد. کارخانههای تولید پوشاک، مجبور هستند به دلیل پیروی از قانون کاهش ضایعات صنعتی و برنامههای مدیریت پسماند شیمیایی، سیاستهای خود را تغییر دهند. دولت کشورهایی که کارخانههای تولید پوشاک در آنها واقع شدهاند، باید قوانین سختگیرانهتری را وضع کنند تا در نهایت پوشاک با مسئولیتپذیری بالاتری تولید شود. همچنین کارگران نیز از شرایط کاری بهتری بهرهمند شوند.
با پیشرفت علم و تکنولوژی، بازیافت کردن لباسها آسانتر خواهد شد. توسعهی الیاف پایدار، افزایش قابلیت ردیابی محصول و شفافیت بیشتر روند تولید و عرضهی محصولات، باعث میشوند ریشهی مد سبز محکمتر از گذشته و فراگیرتر شود. آیندهی مد پایدار توسط لباسهای ساخته شده با پرینترهای سه بعدی و یا تکنولوژیهای پوشیدنی رقم نخواند خورد؛ بلکه، مد پایدار از طریق آگاهی بر اینکه پوشاک ما چگونه تولید، مصرف و بازمصرف میشوند رشد خواهد کرد.